چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۳۰ - 23:5 - حجت. ك. حصاري -
در دلم نیست از این پس هوس صهبایی
ساقیا بهر من آور سبد کالایی!
اولویت به خدا با من شیدا باشد
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
کیست مفلستر از این شاعر مسکین که منم؟
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
بی تعلل سبدم را بده و شادم کن
داخل خمره، برنجام ده و در جام، پنیر!
روغنم را پس ازآن، در قدحی- مینایی!
ای به قربان تو و مرحمت والایت
کس ندیدهست چنین مرحمت والایی
گیرم اندر صف کالا و هجوم مردم
دست و پایم به فدای سبد کالایت
سر من هم شکند، نیست مرا پروایی
دست و پا و سر من گر برود باکی نیست
باز صد شکر که باقیست دگر اعضایی
نیست این جز کنش و واکنش زیبایی!
یک نفر از تهِ صف تا سرِ صف برد هجوم
مات ماندم که عجب حملۀ برق آسایی!
دیگری گفت: کجا ؟ گفت: شما را سنهنه!
ناگهان گشت بهپا داخل صف، دعوایی
پیری افتاد به زیر قدمِ بُرنایی!
آن کرامت که از آن دم زدهای جز این نیست
نیست در لطف تو یک ذرّه اگر-امّایی!
نازم این لطفِ کریمانه و شاهانۀ تو
شکر گویم که خدا کرد دعایم را گوش
چون طلب کردم از او دولت روشنرایی
این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه میگفت
بر در میکده با هلهله یک بابایی(!):
عقل و تدبیر گر این است که ساقی دارد
وبلاگ ادبیات که با نام گل ادب (goleadab) بر روی سایت قرار گرفته است وبلاگی است آزاد با هدف رشد و پرورش ادبیات در میان نسل های متفاوت با مدارک و سن و سال های گوناگون. این وبلاگ بر آن است به مسائل مختلف ادبی و فرهنگی جامعه بپردازد و سعی دارد مخاطبانش را با مطالب گوناگون در علوم ادبی و همایش ها و داستان ها و معرفی نویسندگان کوچک و بزرگ و ارائه ی اطلاعاتی درباره ی نسخ خطی و تمام مطالبی که در ادبیات وارد می شود اعم از سیاست و اجتماع و نجوم و گیاه پزشکی و آنچه بتوان اندیشید, در پی مخاطبانی است که عشق و علاقه را سرلوحه ی کار خود قرار داده و می کوشند به آنچه دلشان می گوید و آنچه از دل دیگران برمی آید گوش کنند.