پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۷ - 21:4 - حجت. ك. حصاري -
                        
                    
                    در مکتب شيخ بحثي در گرفته بود و مريدان همچون مردان
 درون صف ارزاق از سر و کول هم بالا رفتندي، يکي از مريدان
 ميگفت: درد عشق از همه درد ها افزون تراست، ديگري
 جفت پا وسط حرفش ميپريد که اي نادان، گرسنگي
 نکشيده اي که درد عشق از ياد بري .....
ديگري ابراز فضل ميکرد که درد دندان بسي از دو درد ديگر
 بدتر است و اندرين جمع هرکس دردي را بدترين ميدانست،
 از درد زايمان تا به تنگ آمدن از شاش
در اتوبوس بين راهي ......
شيخ از دور بر اين بحث عميق نظاره مينمود. مريدي ناليد
که اي شيخ، کداميک را تائيد مينمائي؟
شيخ گفت: هيچکدام، زيرا تا به حال با مانتو و دامن و جوراب شلواري و چادر
شيخ گفت: هيچکدام، زيرا تا به حال با مانتو و دامن و جوراب شلواري و چادر
 نرفته اي در مستراح كه نفهمي كدوم رو بالا بكشي، كدوم رو پايين كه در جا
 عاشقي از يادت برود ....
 مقصود دويدند
                        
                        وبلاگ ادبیات که با نام گل ادب (goleadab) بر روی سایت قرار گرفته است وبلاگی است آزاد با هدف رشد و پرورش ادبیات در میان نسل های متفاوت با مدارک و سن و سال های گوناگون. این وبلاگ بر آن است به مسائل مختلف ادبی و فرهنگی جامعه بپردازد و سعی دارد مخاطبانش را با مطالب گوناگون در علوم ادبی و همایش ها و داستان ها و معرفی نویسندگان کوچک و بزرگ و ارائه ی اطلاعاتی درباره ی نسخ خطی و تمام مطالبی که در ادبیات وارد می شود اعم از سیاست و اجتماع و نجوم و گیاه پزشکی و آنچه بتوان اندیشید, در پی مخاطبانی است که عشق و علاقه را سرلوحه ی کار خود قرار داده و می کوشند به آنچه دلشان می گوید و آنچه از دل دیگران برمی آید گوش کنند.