چند وقت پیش بود که بازی های آسیایی در گوانگژو برگزار می شد و من در وبلاگم نوشتم که اگر ۱۵۰ سکه طلا به برگزیدگان رشته های مختلف می دهید اشکالی ندارد اما به فعالان فرهنگی که نام ایران را سده ها و بلکه هزاره ها سربلند می گردانند نیز چند سکه ی ناقابل بدهید.
هنوز مدتی نگذشته بود که برای بازی فوتبال ایران و کره جنوبی گفتند: اگر کره را ببرید نفری ...... تومان (دلار) خواهید گرفت و نتیجه را دیدیم. اگر بازیکنان تیم ملی فوتبالمان برای پول اینجور بازی کردند فکرش را بکنید که هیچ وعده ی مالی و اقتصادی ای به آنها داده نمی شد. آن وقت چه نتیجه ای کسب می کردیم؟!
بگذریم. ای دولت خدمتگزار. فراموش نکن که قشر ورزشکار- آن هم فوتبالیست و بازیکن معروف- به یک سال بازی در یک باشگاه دست دوم وضع مالی اش برای زندگی در ایران و حتی خارج از ایران خوب خوب و به قول امروزی ها توپ توپ می شود اما فردی که به علم و فرهنگ می پردازد تا بیاید خودش را جمع کند و از حداقل امکانات زندگی بهره مند شود عمری به درازای ۱۵ سال گذرانده. آن وقت می توانید مقایسه کنید و ببینید که درآمد یک ماه یک فوتبالیست مساوی با درآمد یک دوره ی کاری یک کارمند مثلا آموزش و پرورشی تا دوره ی بازنشستگی است.
فراموش نکن معلم ورزشی که این استعدادهای ورزشی را کشف کرده حق بیشتری باید به خود اختصاص دهد تا آن که در تمام عمرش یکی دو مدال به دست می آورد.
فراموش نکن که ورزش زودگذر است و یک ورزشکار تنها ده تا دوازده سال می تواند افتخار بیافریند و با گذشت ده بیست سال دیگر نه رکوردش رکوردی جالب و قابل یادآوری است و نه خودش کاری از دستش برمی آید.
کمی آینده نگر باش. کمی به گذشته بیندیش. ببین آیا مردم نام بوعلی و بوریحان و زکریای رازی و خوارزمی را بیشتر در ذهن دارند و به آن افتخار می کنند یا فلان بازیکن دهه ی شصت و هفتاد را؟ ما هنوز دکتر حسابی را در ذهن داریم و دوستش داریم اما شاید دیگر شنیدن نام کسانی که رکوردهایشان زده شده است برایمان جالب و لذتبخش نباشد.
می دانم که «نرود میخ آهنین در سنگ» اما به هر حال دوست دارم که نام دولت در برخی موارد جاویدان بماند. سلطان محمود غزنوی را که می شناسی! او مردی متکبر و خشن و جنگجو بود و ظلم های زیادی به مردم ایران و کشورهای اطراف کرد اما هرجا نامی از علم و فرهنگ به میان می آید نام او هم زنده می شود چرا؟ چون بودجه ای کلان به این قضیه اختصاص داده بود و نمی گذاشت بزرگان علمی و ادبی و فرهنگی روزگارش ناکام بمانند. به هر حال سرت را درد نیاورم و به این بیت اختصار کنم:
بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد