گوينــــــــد مرا چـــو زاد مـادر روي کاناپه، لمــــيدن آموخت
شب ها بر ِ مـــاهــواره تا صبــح بنشست و کليـپ ديدن آموخت
برچهـــره، سبوس و ماست ماليد تا شيوه ي خوشگليـدن آموخت
بنــــمود «تتو» دو ابروي خويش تا رســم کمان کشـيدن آموخت
هر مــــاه برفـــت نزد جـــــراح آيين ِ چروک چيـــــدن آموخت
دستـــــــــم بگـــرفت و ُبرد بازار همـــــواره طلا خريدن آموخت
با دايــــــي و عمّه هاي جعــــلي پز دادن و قُمپُــــــزيدن آموخت
با قوم خودش ، هميــــــشه پيوند از قوم شــــوهر، بريدن آموخت
آســــــوده نشست و با اس ام اس جک هاي خفن، چتيدن آموخت
چون سوخت غذاي ما شب وروز از پيک، مدد رسيــــدن آموخت
پاي تلفــــن دو ساعت و نيــــــم گل گفتن و گل شنيـــدن آموخت
بابــــــام چــــو آمد از سر کـــار بيماري و قد خميـــــدن آموخت
وبلاگ ادبیات که با نام گل ادب (goleadab) بر روی سایت قرار گرفته است وبلاگی است آزاد با هدف رشد و پرورش ادبیات در میان نسل های متفاوت با مدارک و سن و سال های گوناگون. این وبلاگ بر آن است به مسائل مختلف ادبی و فرهنگی جامعه بپردازد و سعی دارد مخاطبانش را با مطالب گوناگون در علوم ادبی و همایش ها و داستان ها و معرفی نویسندگان کوچک و بزرگ و ارائه ی اطلاعاتی درباره ی نسخ خطی و تمام مطالبی که در ادبیات وارد می شود اعم از سیاست و اجتماع و نجوم و گیاه پزشکی و آنچه بتوان اندیشید, در پی مخاطبانی است که عشق و علاقه را سرلوحه ی کار خود قرار داده و می کوشند به آنچه دلشان می گوید و آنچه از دل دیگران برمی آید گوش کنند.